قسمت 5 سریال ملکه گدایان به کارگردانی حسین سهیلی زاده از ساعت 08:00 روز 15 بهمن 99 پخش شد. این سریال که در ژانر اجتماعی, خانوادگی تولید شده است چهارشنبه هر هفته از سایت کول دانلود پخش می شود.
در این پست قصد داریم که به مرور خلاصه داستان قسمت پنجم ملکه گدایان به همراه اسکرین شات، تصاویر، عکس ها و ویدیوهای مهم آن بپردازیم. با ما در ادامه این نوشتار همراه شوید!
طبق رسم و عادت هر باره کارگردان، آغاز اپیزود هم با فلش بک به گذشته همراه می شود. در این بخش، پارسا در شرکت شمس بزرگ (پدر البرز) برای دیدار به او رفته است و وی را تحت فشار قرار می دهد تا تصمیمی اتخاذ کند که البرز به ایران بیاید. وی بسیار به این قصد مصمم است و حتی وی را تهدید نیز می کند که اگر این کار را نکند با ملکه طرف است. شمس که به شدت عصبانی می شود او را از اتاقش اخراج می کند و زمانی که سرایدار آن جا می آید به زمین می افتد و شاید این همان وقتی بوده که البرز و سارا در ترکیه در حال عقد بوده اند. پرسش نخست: ملکه کیست؟ آیا همان لعیا (رویا نونهالی) است؟
قسمت پنجم سریال ملکه گدایان با سکانس خورشید در منزل مسکونی و با ورود شخصی به نام لعیا (با بازی رویا نونهالی)شروع می شود.
لعیا خواهر خورشید است که به دیدارش آمده است.
خواهری که ۳۰ سال به دلیل اختلافات خانوادگی از خانواده جدا شده بود.
از بیمارستان تماس می گیرند و مساعد شدن حال خسرو رو به خورشید اطلاع می دهند.
فقط در اندک فرصتی که البرز بر بالین پدر است، فرصت می کند که خیلی سریع و خلاصه اتفاقات پیش آمده را برای پدر بازگو کند.
به سکانس مفت آباد می رسیم که البرز به همراه سهیل به افرا خبر منفی بودن آزمایش دی ان ای را می دهد.
تمام صحبت البرز این است که باید این اوضاع و احوال را ترک کرد البرز تمام پازل های اتفاقات پیش آماده را با توجه به حرفهای افرا کنار هم می چیند تا شاید به ملکه برسد و بداند کیست.
البرز به افرا ماجرای دیدارش با سارا و پیشنهادش برای فرار را می گوید، در خلال این گفتگو داریوش سر می رسد، به البرز می گوید که سارا از خانه فرار کرده و آیا البرز از او خبر دارد یا نه، البرز خبر داشتن از سارا را انکار می کند،افرا این حرکت را به حساب علاقه ی البرز به سارا می گذارد!
در بیمارستان خورشید عاشقانه بر بالین خسرویی است که فقط بهت زده نگاه می کند نگاهی پر از استرس. دکتر به خورشید می گوید که خسرو با دیدن البرز حالش دگرگون شده و باید از دیدارش محروم شود، پارسا خورشید را ترغیب به شکایت از البرز می کند اما او قاطعانه مخالفت می کند.
البرزی که خواهر خورشید هم از وجود او بی اطلاع است.
در ادامه داستان، افرا با تغییر استایل به محل تمرین کنسرت نامزدش آریا می رود، او هم با شوق و ذوق فراوان شروع به خواندن می کند و به افرا می گوید که قضیه ازدواجشان را جدی بگیرد. چرا که قرار است که در حین کنسرت فردا شبش که با حضور مادرش نیز برگزار می شود این خبر را علنی خواهد کرد و وی را با مادرش روبرو می کند. آریا که به شکل جدی عاشق افرا شده است اعضای گروهش را جمع می کند و خبر افرا را به عنوان نامزدش اعلام می کند!
افرا به البرز می گوید باید از کشور خارج شود، آن هم بدون سارا، این حرف را برای البرز یادآور می شود که سارا قابل اعتماد نیست.
البرز در محل قرارش با سارا در کافه ای مشغول گفتگوست،اما شخصی به صورت ناشناس به داریوش پیام می دهد و محل قرار سارا با البرز را لو می دهد. در خلال گفتگویشان داریوش سر می رسد، با البرز درگیر می شود و رسیدن پلیس و دستگیری داریوش ختم این ماجراست.
افرا البرز را برای خروج از کشور به صورت غیر قانونی همراهی می کند اما از این جدایی غمگین و ناراحت است. هر دو به شکلی غم انگیز از هم جدا می شوند و البرز راهی. کنسرت نامزدش آریاست، افرا قرار است با توصیه و سفارش آریا ردیف اول کنار صندلی مادرش بنشیند. افرا آماده برای رفتن به کنسرت نامزدش آریاست، افرا قرار است با توصیه و سفارش آریا ردیف اول کنار صندلی مادرش بنشیند. مادر آریا کسی نیست جز لعیا خواهر خورشید!!!! و خاله ی البرز!!
در این بین پرسش دومی که مطرح می شود این است که آیا چه ارتباطی بین این شخصیت ها که مدام در حال لینک شدن بهم هستند؛ وجود دارد؟ ماجرا با سپری شدن هر قسمت شکل پیچیده تری به خود میگیرد و بیننده به جای حدس و گمان درست و رسیدن به اصل قضیه با اتفاقات عجیب و پیش بینی نشده ای روبه رو می شود که همین باعث جذابیت سریال می شود!
.
شما چه فکری می کنید؟ حتما نظرات و فرضیه های خود را برای ما کامنت کنید!
خلاصه داستان سایر قسمت ها: موضوع سریال ملکه گدایان
( 6 )
سلام ممنون ک نوشتین خلاصه 🙏❤
بعضیا مینویسن کامل اما همش دروغه
درود و سپاس. این دیگه کامل بود البته
به نطر من لعیا ملکه نیست
خورشید هم ملکه نیست
ملکه هنوز وارد فیلم نشدع
احتمال 50 درصد هم میدم که افرا خواهر البرز باشه
سپاس از شما که دیدگاهتون رو بیان کردید
من فکر میکنم باران کوثری در اصل چشمه ای هست که n سال پیش سوخت و برادرش البرز اصلی مرده همونطور که خودش گفت.
و به نظر من ملکه در اصل رویانهالیه که به خاطر اختلافات سی سال پیش اینکارا رو کرده
سپاس از شما که حدس خودتون رو در میان گذاشتید