خلاصه داستان و ماجراهای اتفاق افتاده در قسمت اول سریال حیثیت گمشده: امیر (با بازی مهدی حسینی نیا) و هاجر (با بازی بهاره افشاری) زوج جوانی هستند که در کنار یکدیگر زندگی نه چندان شادی را بخاطر نبود و خلا داشتن بچه سپری می کنند. در این میان …
اینفو و بیوگرافی سریال حیثیت گمشده
📌 ژانر: درام / خانوادگی
کستینگ و بازیگران:
مهدی حسینی نیا (در نقش امیر) , بهاره افشاری (در نقش هاجر) , نادر فلاح , الناز حبیبی , مهدی زمین پرداز , ستاره پسیانی , امیر نوروزی , بهزاد خلجی , نادر فلاح، آرش فلاحت پیشه، اشکان دلاوری، روزبه ریوفی، لویی سیفی، عباس شجاع، وحید عبدالمجیدی، جواد پورحیدری، سحر لطفی، مرضیه بدرقه، عباس قلی زاده، عماد درویشی، ابراهیم طلعتی نژاد، محمد مهدی نظری و بازیگران خردسال: آرشیدا درستکار ، آوین فرخی
کارگردان: سجاد پهلوان زاده
زخمی، عمیق تر از انزوا… پای «حیثیت گمشده» در میان است!
حیثیت گمشده – Heysiate Gomshodeh محصول سال 1402 که از 25 تیرماه 1402 به وسیله وبسایت کول دانلود در شبکه نمایش خانگی پخش شد، به تهیه کنندگی: محمدرضا منصوری و کارگردانی: سجاد پهلوان زاده تولید و ساخته شده است. شما می توانید به وسیله وبسایت کول دانلود جهت دانلود و یا تماشای این سریال اقدام کنید.
📄 خلاصه داستان قسمت اول 1 حیثیت گمشده:
در قسمت 1 حیثیت گمشده بیشتر با کارکترهای اصلی قصه آشنا شدیم. امیر (با بازی مهدی حسینی نیا) و هاجر (با بازی بهاره افشاری) زوج جوانی هستند که در کنار یکدیگر زندگی نه چندان شادی را بخاطر نبود و خلا داشتن بچه سپری می کنند. سریال با سکانسی از سورپرایز هاجر به مناسبت دومین سالگرد ازدواجشان که برای امیر تدارک دیده است آغاز می شود. جشن کوچک هاجر و امیر که به موضوع نداشتن بچه کشیده میشود با عصبانیت هاجر و تلخکامی امیر نیمه تمام می ماند.
امیر اوقات و لحظات خوشی را سپری نمی کند او حتی در قهوه خانه و جمع دوستانه اش مورد تمسخر و تحقیر دیگران قرار می گیرد و بخاطر نداشتن بچه نیش و کنایه ها را تحمل می‌کند،زندگی با همسرش نیز سوت و کور و به سردی و دور بودن از هم سپری می شود. بر سر سفره صبحانه هاجر از امیر می خواهد که شب زودتر به منزل برگردد تا بتواند بخاطر موضوعی با او صحبت کند اما در ادامه ی آنچه که شاهد هستیم می بینیم که این گفتگو بخاطر اتفاقی که برای هاجر رخ می‌دهد حاصل نمی شود.
در ادامه شاهد هستیم هاجر با طفلی که در آغوشش دارد با استفاده از این بچه کار مواد فروشی انجام می دهد. هاجر پدری پیر و معتاد و خواهری کوچکتر به نام ریحان دارد که در طول روز برای درست کردن غذا و رساندن مواد به دست پدرش با آنها دیدار می‌کند. روز هاجر با بی قراری بچه ای که به همراه دارد شروع میشود،بچه مدام بی قرار و در حال گریه کردن است، همین مساله باعث میشود که هاجر با شخصی به نام سهیلا تماس بگیرد تا برای آرام کردن بچه راه حلی نشان دهد، هاجر به توصیه سهیلا در حالی که از چیزی خبر ندارد با خوراندن دارویی که تصورش داروی آرامبخش است بچه را آرام می‌کند.
هاجر که پخش مواد را به اتمام رسانده اکنون به منزل پدرش رفته و خواهر کوچکش(ریحان) می گوید که این بچه متعلق به دوستش است و رها نام دارد. در ادامه ریحان با گفتن این جمله که آبجی چرا رها تکان نمی‌خورد که با او بازی کند هاجر را متوجه آنچه که اتفاق افتاده می‌کند. هاجر آشفته در تماس با سهیلا به او می‌گوید که بچه مرده است اما در کمال تعجب می بینیم که با واکنش خونسرد و بی تفاوت سهیلا مواجه می شود.
اما هاجر که مطمئن شده کودک نفس نمی کشد به مطب شخصی به نام رسول مراجعه می‌کند و در آنجا با معاینه کودک به یقین می رسد که کودک مرده است. هاجر در فرصتی مناسب به همراه طفل از مطب خارج میشود و در تمام لحظات به فکر خودکشی و رهایی از آنچه که در آن گرفتار شده،هست. در ایستگاه مترو تصمیم دارد که به همراه کودک خود را جلوی قطار پرت کند که از طریق دوربین های مدار بسته به او تذکر داده میشود و به وسیله مامور مترو به عقب رانده میشود.
View this post on Instagram
اما در ادامه تلاش هایش برای خودکشی این بار در خیابان خود را به همراه کودک جلوی یک خودرو پرتاب می‌کند. راننده تاکسی مضطرب و سراسیمه هاجر و کودک را به بیمارستان منتقل می‌کند و خود در یک فرصت مناسب از بیمارستان فرار می‌کند. در تماس های مکرر رسول با گوشی هاجر که در تاکسی جا مانده است، راننده اطلاع می‌دهد که با این خانم تصادف کرده و اکنون در بیمارستان است.
با مطلع کردن امیر و رسیدن به بیمارستان شاهد خبر ها و اتفاقات عجیبی است که یکی پس از دیگری با آنها مواجه می شود ولی هیچ جوابی برای آنها ندارد. اینکه چرا همسرش ۶ ماه است به کارگاه خیاطی که محل کارش بوده دیگر مراجعه نکرده است؟ این بچه ی کیست و چرا همراه همسرش بوده است؟ چرا همسرش خود را جلوی ماشین پرتاب کرده است؟
چرا همراه همسرش داروی مخدر متادون بوده است؟؟ و ضربه ی آخر چنان مهلک بر سر امیر وارد میشود و با آن مواجه میشود که دکتر به او اطلاع می دهد همسرش باردار است و ذهن امیر مورد هجوم افکار نادرست قرار میگیرد. باید در قسمت بعد ببینیم آیا امیر به جواب سوالات بیشمار خود خواهد رسید یا این هیجان و سردرگمی برای ببینده پابرجا خواهد بود؟؟
حال باید دید که در قسمت 2 سریال حیثیت گمشده چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. شما را دعوت به تماشای قسمت دوم حیثیت گمشده در این جا می کنیم.
( 0 )
