خلاصه داستان و ماجراهای اتفاق افتاده در قسمت پانزدهم رهایم کن: حاتم در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته است: خیانت و دروغ و نامردی ای که برادرش در حقش روا داشته است. از دست دادن مارال. فرو ریختن معدن و …
اینفو و بیوگرافی سریال رهایم کن
📌 ژانر: عاشقانه / حانوادگی
کستینگ و بازیگران:
آزاده صمدی , بابک کریمی , حسن معجونی , محسن تنابنده , مهدی حسینی نیا , هدی زین العابدین , هوتن شکیبا , یوسف تیموری , مونا احمدی، مایده تهماسبی، شهرام قایدی، رابعه مدنی و محمدصادق میرمحمدی
کارگردان: شهرام شاه حسینی
«هاتف» و «حاتم» دو برادر از یک خانواده سرشناس ساکن سیاهرود هستند. حاتم پسر ارشد خانواده دلداده پرستار بچه اش، «مارال» است. در حالی که هنوز ابهامات زیادی در رابطه با سرنوشت زن سابقش در میان اهالی سیاهرود وجود دارد. مارال می فهمد جان برادرش در خطر است. حاتم در پی کمک به مارال و پیگیری ماجرا متوجه می شود داستان برادر او به برادر کوچک خودش هاتف که چند سالی است به تهران مهاجرت کرده، گره خورده است. با بازگشت هاتف به سیاهرود، دو برادر درگیر موقعیت پیچیده عاشقانه ای می شوند که خروج از آن ممکن است آن ها را تا مرزهای غریبی از عشق و نفرت بکشاند…
رهایم کن – Set Me Free یک سریال نمایش خانگی محصول سال 1401 است که از 28 بهمن ماه 1401 به وسیله وبسایت کول دانلود در شبکه نمایش خانگی پخش شد، این سریال به تهیه کنندگی: مجید مولایی ، نویسندگی و کارگردانی: شهرام شاه حسینی تولید و ساخته شده است. شما می توانید به وسیله وبسایت کول دانلود جهت دانلود و یا تماشای این سریال اقدام کنید.
📄 خلاصه داستان قسمت 15 رهایم کن:
👥دیالوگ: +اگه شانس بیاری قبل از بردن،باختن رو یاد بگیر،اونوقت چی میشه؟ برای همیشه میبری _ من اگه ببازم جوری میبازم که کسی برنده نشه. سریال رهایم کن به لحظات جذاب و پیش بینی نشده و هیجان انگیز خود نزدیک می شود.
در قسمت 15 دیدیم که هاتف برای بی تقصیر جلوه دادن خود نزد مارال می رود و با مظلوم نمایی و گفتن اینکه حاتم ،یونس را فدای نجات جان من کرده ولی من نتونستم از حرفی که میخواستم بهت بزنم بگذرم و حاتم دنبال کشتن من است، سعی دارد دل مارال را به رحم بیاورد و او را به خود نزدیک کند.
حاتم که بهرام را در معدن به زنجیر بسته بود تا او را وادار به اعتراف کند و شاهین مامور مراقبت از او بود که در صورت اقرار و اعترافش حاتم را باخبر کند اکنون در یک دوئل رقابتی در مقابل هم قرار گرفته اند. بهرام همه ی آنچه را که اتفاق افتاده بود و راز افسانه را برای شاهین تعریف می‌کند.
اما بهرام در عین نامردی با سنگ ضربه ی محکمی به سر شاهین وارد می‌کند و با کلیدی که جلوی پایش افتاده بود قفل و زنجیرش را باز می‌کند و خود را نجات می‌دهد و از آنجا خارج شود. شاهین با جسم نیمه جان خود کبریت را به آتش می کشد تا این بازی هیچ برنده ای نداشته باشد اما کشیدن کبریت و فرو ریختن معدن و زیر آوار ماندن شاهین یک طرف و خروج بهرام و فرارش از معدن نیز یک طرف. هاتف که خود را با دروغ و کلک به مارال نزدیک کرده است اکنون با کمک مارال از ترس خشم برادرش خود را از چشم او پنهان نگه داشته تا جانش در امان باشد.
نغمه باز به سراغ حاتم رفته شاید بتواند در این شرایط بحرانی روحی و روانی و فرو ریختن معدن و بی کار شدن صدها کارگر خود را به حاتم نزدیک کند. حاتم از طریق نغمه متوجه می‌شود هاتف در منزل مارال پنهان شده،بنابراین سراسیمه خود را به منزل مارال می رساند اما از وجودشان در آنجا خبری نیست زیرا مارال، هاتف را به مکان دیگری منتقل کرده است.
ناصر (دوست خانوادگی نائب سرخی ها و پدر شاهین) بعد از سالها باخت و بدشانسی برای اولین بار یک ماشین پیکان پر از اسکناس را برنده شده است اما چقدر دیر و بد موقع،دقیقا در شرایطی که با خبر مرگ پسرش مواجه می شود.سکانسی بسیار غم انگیز و ناراحت کننده که احساسات ببینده را بسیار تحت تاثیر قرار می دهد.
اکنون حاتم در بدترین شرایط ممکن قرار گرفته است: خیانت و دروغ و نامردی ای که برادرش در حقش روا داشته است. از دست دادن مارال. فرو ریختن معدن و بی کار شدن سدها کارگر و خسارت بزرگی که وارد شده. مرگ شاهین. فرار بهرام. حالات بد روحی پسرش راما، بخاطر نبود مارال. فشار های نغمه برای نزدیک شدن به حاتم. باید دید در قسمت های بعد حاتم با اینهمه بحران چگونه مواجه خواهد شد.
حال باید دید که در قسمت 16 سریال رهایم کن چه اتفاقاتی رخ خواهد داد. شما را دعوت به تماشای قسمت سیزدهم رهایم کن در این جا می کنیم.
( 0 )
