با پخش دو قسمت از زخم کاری، استقبال از این سریال نمایش خانگی رو به فزونی گرفته است. در این بین نظرات و واکنش های فراوانی به ویژه در توییتر نسبت به این اثر ابراز شده است که در این پست و در ویدیویی که در ادامه پست می آید به بررسی آن پرداخته ایم.
در سریال زخم کاری، هنرپیشه های مشهوری از جمله جواد عزتی , رعنا آزادی ور , الهه حصاری , هانیه توسلی , سعید چنگیزیان، عباس جمشیدی فر، مهدی زمین پرداز، امیرحسین هاشمی، کاظم هژیر آزاد، منو چهر علیپور، مه لقا باقری، مایده تهماسبی , سیاوش تهمورث , مرتضا امینی تبار , سارا حاتمی , نیوشا علی پور و مهیاس پازوکی به ایفای نقش پرداخته اند.
مالک مالکی (با بازی جواد عزتی) که در گذشته زندگی سخت و فقیرانه ای داشته، پس از مرگ پدر با کمک پسر عمویش ابراهیم (با بازی سیاوش تهمورس) برای ادامه تحصیل به خارج رفته و اکنون به ایران بازگشته و با سمیرا ریزآبادی (با بازی رعنا آزادی ور) ازدواج می کند. سپس مالکی جذب تشکیلات ابراهیم شده و برای شرکت او کار می کند. در یکی از این پروژه ها وی موفق می شود که یک قرارداد بسیار پرسود و منفعت دار را از سمت شرکت با شرکای خارجی منعقد کند. ابراهیم پس از این واقعه به شدت به مالکی علاقمند شده و به او که در واقع پسر عمویش نیز است، بخشی از تشکیلات شرکتش در دوبی و کیش را اهدا می کند. چیزی که به مذاق پسر ابراهیم (به نام ناصر و با بازی سعید چنگیزیان) و باقی شرکا اصلا خوش نمی آید و به نظر می رسد در قسمت های دیگر همین دشمنی دست مایه باقی اتفاقات سریال خواهد بود.
سریال جدید زخم کاری که در ژانر درام، اجتماعی و به کارگردانی محمدحسین مهدویان تولید شده است؛ ساعت 08:00 روزهای آدینه هر هفته از سایت کول دانلود پخش می شود. همچنین در انتهای این نوشتار، شما می توانید به صفحه دانلود این سریال دسترسی داشته باشید.
( 11 )
ببینید برای مردم شعور قائل باشید پزشکی قانون تشخیص خفگی نداد بعد هیچکس هم شک نکرد که مالک پول نروژی ها رو بالا کشیده ممکنه قاتل ریزآبادی باشه جالبه که چندتا ضربه چاقو میخوره بعد تقریبا تا جمعش میکنن وخاک میشه و ناصر میرسه تهران ودستمالچی باخبرمیشه ومیره تقریبا هفت تا هشت ساعت طول میکشه بدتر ازاین که افتضاح این فیلم نامه بود مالک نمیتوانست حرف بزنه وقتی در جعبه باز شد چشمهاشم بسته بود چطوری تونسته زنگ بزنه اونم دقیق به کی به دستمالچی وبگاه منم مالک واقعا وای براین سینما وما ملت که منتظر دیدن این سریال پراز افتضاح واین فیلمنامه فوق العاده مسخره باشیم
ببینید برای مردم شعور قائل باشید پزشکی قانون تشخیص خفگی نداد بعد هیچکس هم شک نکرد که مالک پول نروژی ها رو بالا کشیده ممکنه قاتل ریزآبادی باشه جالبه که چندتا ضربه چاقو میخوره بعد تقریبا تا جمعش میکنن وخاک میشه و ناصر میرسه تهران ودستمالچی باخبرمیشه ومیره تقریبا هفت تا هشت ساعت طول میکشه بدتر ازاین که افتضاح این فیلم نامه بود مالک نمیتوانست حرف بزنه وقتی در جعبه باز شد چشمهاشم بسته بود چطوری تونسته زنگ بزنه اونم دقیق به کی به دستمالچی وبگاه منم مالک واقعا وای براین سینما وما ملت که منتظر دیدن این سریال پراز افتضاح واین فیلمنامه فوق العاده مسخره باشیم
ببینید برای مردم شعور قائل باشید پزشکی قانون تشخیص خفگی نداد بعد هیچکس هم شک نکرد که مالک پول نروژی ها رو بالا کشیده ممکنه قاتل ریزآبادی باشه جالبه که چندتا ضربه چاقو میخوره بعد تقریبا تا جمعش میکنن وخاک میشه و ناصر میرسه تهران ودستمالچی باخبرمیشه ومیره تقریبا هفت تا هشت ساعت طول میکشه بدتر ازاین که افتضاح این فیلم نامه بود مالک نمیتوانست حرف بزنه وقتی در جعبه باز شد چشمهاشم بسته بود چطوری تونسته زنگ بزنه اونم دقیق به کی به دستمالچی وبگاه منم مالک واقعا وای براین سینما وما ملت که منتظر دیدن این سریال پراز افتضاح واین فیلمنامه فوق العاده مسخره باشیم
ببینید برای مردم شعور قائل باشید پزشکی قانون تشخیص خفگی نداد بعد هیچکس هم شک نکرد که مالک پول نروژی ها رو بالا کشیده ممکنه قاتل ریزآبادی باشه جالبه که چندتا ضربه چاقو میخوره بعد تقریبا تا جمعش میکنن وخاک میشه و ناصر میرسه تهران ودستمالچی باخبرمیشه ومیره تقریبا هفت تا هشت ساعت طول میکشه بدتر ازاین که افتضاح این فیلم نامه بود مالک نمیتوانست حرف بزنه وقتی در جعبه باز شد چشمهاشم بسته بود چطوری تونسته زنگ بزنه اونم دقیق به کی به دستمالچی وبگاه منم مالک واقعا وای براین سینما وما ملت که منتظر دیدن این سریال پراز افتضاح واین فیلمنامه فوق العاده مسخره باشیم
خاک بر سرش با این سریال مزخرف
خجالت داره واقعا حیف از وقت مردم
فقط ترویج سیگار کشیدن بود از بس سیگار کشید آدم را وادار میکرد سیگار بکشد
در قسمت چهارده اونجایی که سمیرا رو تخت هست و راجب زیارت بردن هانیه صحبت میکنه و راجب اینکه میثم غذا رو فرش نریزه دو ۱۰ بار نگاه کردم و هر بار گریه کردم
چرا؟ دلیلش چیه؟
باسلام.واقعا جای تاسفه که نویسنده فکرکنه بایه مشت عقب افتاده بی عقل طرفه…مالک وهمسرش،خان عمو روتوی ویلاشون خفه میکنن وکارگاه وماموران آگاهی نمیفهمن ومثلا سکته کرده…یه عملی دونفر رومیکشه وبیخیال.زن مالک تهدیدش میکنه شهادت میدم خان عموروکشتی وباج میخواد..مالک هم اینقدر بی عرضه که بهش نمیگه خودت مشارکت درقتل داشتی وبرنامه ریزش و…متاسفم برای این متن وفیلمنامه
بیشتر ازهرچیزی فیلم تبلیغ علی الخصوص کشیدن سیگار ومواد مخدر اهمیت داده نیمی از فیلم سیگار کشیدنه
آخه احمق ریز آبادی شرابی بود نمیخواستن آبروشون بره نبردن پیش پلیس خاک ت رست کنن بی عقل