نقد شماره 1 پرویز خان – فرار به سوی پیروزی
«پرویز خان» به کارگردانی علی ثقفی و هنرمندی سعید پورصمیمی، یکی از مهمترین فیلمهای ورزشی سینمای ایران است و فعالیت حرفهای زندهیاد پرویز دهداری را در زمان هدایت تیم ملی به تصویر میکشد؛ فیلمی پرکشش که با وجود نقدهایی که به عدم تطابق برخی بخشهای آن با واقعیت میشود، مخاطب را با هیجان زیادی همراه میکند. کارگردان برخی ماجراها را برای بالا بردن بار دراماتیک فیلم با تغییراتی همراه کرده و آن را از قالب یک اثر مستند صرف بیرون آورده است. نگاهی داریم به ابعاد مختلف این فیلم.
پرویز دهداری یکی از مهمترین چهرههای فوتبالی ایران است و از این جهت ساخت فیلمی درباره او اهمیت زیادی دارد. دهداری از جمله مربیهایی بود که اخلاق را بر ورزش مقدم میدانست و از این جهت مخالفان زیادی داشت. در این فیلم تا حدی روی این خلقوخو تاکید شده است.
فیلم پرویز خان برشی از ماجراهای سال ۱۳۶۵ را روایت میکند. بعد از پایان بازیهای آسیایی در سال 1986 و حذف تیم ملی فوتبال ایران، ۱۴ بازیکن تیم ملی به علت اختلاف سلیقه با پرویز دهداری، سرمربی وقت فوتبال، استعفا میدهند و این مسئله بازتاب بسیار زیادی در مطبوعات و جامعه فوتبالی دارد. فشار روی دهداری برای استعفا به دلایل امنیتی و نظامی زیاد است اما بههرحال باقی میماند و تصمیم میگیرد با جوانان تازهکار و گمنام تیمی تشکیل دهد و در اسفند 1365 مقابل تیم قدرتمند کویت بایستد. خود این ماجرا به اندازه کافی جذاب است و در این فیلمنامه هم کشمکشها، اوج و فرودها و التهاب و نهایتا شادی بخش پایانی بهخوبی راعایت شده است. در هیچ نقطهای از فیلم مخاطب خسته نمیشود و ماجراها به قدری پرکشش کنار هم چیده شدهاند که ارتباط تا پایان با فیلم حفظ میشود.
برگ برنده اصلی فیلم بدون شک بازی سعید پورصمیمی است؛ بازیگری که سالیان سال است مدام در آثار مختلف میدرخشد و تا به حال بارها برنده جوایز مختلف شده است. پورصمیمی با گریم مناسب کاملا توانسته است به نقش پرویز دهداری نزدیک شود. به لحاظ شباهت چهره و هم سنوسال بهترین گزینهای بود که میتوانست از پس این نقش بربیاید. در اکثر مواقع او را با بارانی کرمرنگ بلند و یک کلاهپوستی قهوهای روی سر میبینیم؛ درست مشابه تصاویری که در اکثر عکسهای برجا مانده از آن دوره از پرویز دهداری دیدهایم. همین لباسها هم شباهت میان آنها را بیشتر کرده است. علاوه بر شباهت، پورصمیمی احساسات یک مربی تنها را هم بهدرستی منتقل کرده و شوخطبعی ذاتی خودش را هم در جاهایی به نقش وارد کرده است. ثقفی برای انتخاب بازیکنهای مشهور، سعی کرده از بازیگرانی شبیه به آنها استفاده کند. این شباهت درباره قایقران، عابدزاده و زرینچه بهخوبی رعایت شده اما چهره و استایل برخی بازیکنهای دیگر تفاوت دارد.
مهم ترین نقدی که فیلم «پرویزخان» وجود دارد درباره چگونگی بازنمایی واقعیتهاست. خیلیها معتقدند برخی از موارد فیلم در واقعیت متفاوت بوده یا به لحاظ زمانی جابهجا روایت شده است. خود کارگردان درباره این مسئله گفته که در برخی صحنهها بدون در نظر گرفتن تقدم و تاخر تاریخی، ماجراها را به نفع سناریو تغییر داده است. او گفته در سایر آثار سینمایی مثل «ماجرای نیمروز» هم با چنین وقایعی روبهرو بودهایم و از آنجایی که میخواسته فیلمی داستانی بسازد برای بالا بردن بار دراماتیک فیلم مجبور به این تغییرات شده است. اینکه چقدر توضیحات کارگردان میتواند برای منتقدان اثر قانعکننده باشد یا خبر هنوز مشخص نیست.
( 0 )